تاثیر سبک های رهبری مدیران مدارس ابتدایی شهر قم بر ابداع و کاربرد …
مدیریت با رهبری چه تفاوت هایی دارد؟.۱۸
مهارت های لازم برای رهبری۱۸
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید. |
چگونگی نظریه هاو سبک های رهبری و عوامل اثر گذار.۱۹
اکثریت در سبک های رهبری.۲۱
مفهوم شناسی نوآوری۳۰
فرایند نوآوری در سازمان.۳۲
ویژگی های نوآوری.۳۲
انواع نوآوری.۳۳
راهبرد های نوآوری۳۳
منابع و فرصت های نوآوری.۳۴
مدیریت نوآوری.۳۵
تعریف نوآوری آموزشی.۳۶
نوآوری در سازمان های آموزشی۳۶
انواع نوآوری های آموزشی.۳۷
فرایند نوآوری آموزشی.۳۷
نقش مدیریت مدرسه در نوآوری۳۹
راهبرد های مدیریتی موثر بر نوآوری در مدرسه.۴۰
بخش دوم
۲-۲ پیشینه پژوهش
پژوهش های انجام شده در رابطه با مدیریت و رهبری.۴۳
پژوهش های انجام شده در رابطه با نوآوری۵۰
فصل سوم : روش شناسی تحقیق (متدولوژی)
مقدمه
۳-۱ روش تحقیق .۵۷
۳-۲ جامعه آماری.۵۷
۳-۳ حجم نمونه و روش اندازه گیری۵۸
۳-۴ ابزار جمع آوری اطلاعات .۵۸
۳-۵. برآورد اعتبار و پایایی ابزارهای اندازه گیری۶۰
۳-۶ . روش تجزیه و تحلیل داده ها ۶۱
فصل چهارم : تجزیه وتحلیل یافته های تحقیق
۴-۱ تجزیه و تحلیل داده ها۶۳
۴-۲ پاسخ به سوالات پژوهش.۸۹
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
۵-۱ تفسیر یافته ها ۹۴
۵-۲ بحث و نتیجه گیری ۹۹
۵-۳ پیشنهاد ها و محدودیت های پژوهش۱۰۱
فهرست منابع و ماخذ۱۱۱
پرسش نامه ۱۰۵
چکیده ۱۰۴
مقدمه
تلاش برای سازگاری سازمانها با تغییرات پیچیدهی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و لزوم برخورداری از نظریهها و سبکهای اثربخش و مفید در مدیریت و رهبری، ایجاب میکند که مدیران از مقام کارمند ساده و مسئول امور اداری و کارپردازی خارج و به مهمترین عاملِ نوسازی، اصلاح و بهبود سازمان و موفقیت کارکنان مبدل شوند. در مسیر این تحول، نظریههای مدیریت و سبکهای رهبری متنوعی پا به عرصه وجود گذاشته اند و به تبع خود سازمانها، منابع انسانی، مادی و اطلاعاتی را دستخوش تغییرات و تحولات بسیاری کردهاند. از مهمترین این نظریهها و سبکهای غالب می توان به نظریههای کلاسیک،مکتب روابط انسانی، نظریه سیستمی و نظریه اقتضایی و سبکهای رهبری آموزشی ،تحولی و اقتضایی (دستوری، متقاعدکننده، مشارکتی و تفویضی) اشاره کرد.
نظریهی کلاسیک به نظریهی مدیریت علمی، اداری و بوروکراتیک (دیوانسالاری) معروف است و با این فرض که انسان موجودی عقلایی – اقتصادی است وارد عرصه اقتصاد، صنعت و خدمات شده است. نظریه مکتب روابط انسانی در زمینههایی چون نیازهای پنجگانهی انسان (نظریه مازلو)، نیازهای فیزیولوژی ، اجتماعی، اعتباری ، خودیابی و خویش شناسی و با این فرضیه که انسان موجودی اجتماعی است همراه شده است. نظریهسیستمی به تمام ابعاد سازمان و منابع انسانی آن توجه دارد و سازمان را به منزلهی کلی پیچیده و پویا مورد مطالعه قرار میدهد. (سنگه[۱]، ۱۹۹۰). نظریهی اقتضایی[۲] ، با توجه به شرایط و موقعیتهای سازمانی و بر مبنای شناخت مقتضیات و افراد سازمان، از جمله میزان بلوغ کارکنان و حدود آزادی آنان اعمال میشود. این دو نظریه بر این فرضیه که “انسان موجودی پیچیده است” تأکید دارند. بنابر این اعمال مدیریت به تبعیت از هر یک از نظریه ها و سبک های رهبری، فرایند ایجاد فکر جدید و تبدیل آن به عمل (نوآوری) در حوزه مدیریتی تحت پوشش را به گونه ای متفاوت تحت تأثیر قرار دهد. اعمال هر یک از سبک ها در فرایند مدیریت به تبعیت از مبانی مورد اعتقاد، محصول های متفاوتی را به بار خواهد آورد(رابرتس[۳]،۱۹۹۸). از طرف دیگر، الزام سازمانها در مسیر تطبیق خود با تغییرات، محیطهای کاری جدید را طلب می کند که محرک نوآوریو جریان مستمر ارائه فکرهای جدید باشند(استوارت[۴]،۱۹۹۴).
شناخت سبک های رهبری مدیران آموزشی و تعیین میزان تاثیر هر یک از آن ها به ابداع وکاربرد نوآوری های آموزشی معلمان، موضوع با اهمیتی است که در این پژوهش مورد بررسی واقع خواهد شد.
۱-۱. بیان مسأله:
پژوهشهای بسیاری در زمینهی اثربخشی سازمانها، انجام گرفته است که نقش مدیر و سبک رهبری او را در کارایی و اثربخشی سازمانمورد تاکید قرار میدهند(سر جیوانی[۵]، ۱۹۸۹، مورفی و هالینگر،۱۹۸۲) . مدیریت و رهبری قوی و با انگیزهی سازمان، سبب گسترش بیشتر مهارتها، دانش و معلومات کارکنان و ارتقای هویت حرفهای آنان میشود. مدیران سازمانها، باید بتوانند همهی افراد و حتی جامعهی پیرامونی را به همکاری و همیاری بطلبند و سازمان خود را به صورت مشارکتی رهبری کنند، میانجیگر تنشها و برانگیزاننده و مشوق رشد حرفهای کارکنان و از همه مهمتر، عامل تغییر و نوآوری در سازمان باشند(بازرگان، ۱۳۸۲).
تغییر موقعیت و انتظارات سازمانهای امروزی اقتضا میکند که به نظریات مدیریت و سبکهای رهبری و نقش مدیران به عنوان مهمترین عامل تغییر و تحول و بروز خلاقیت و نوآوری، بیشتر توجه شود. سازمانی که از سبک رهبری مشارکتی ونظریهی سیستمی بهره میبرد، نسبت به سازمانی که از سبک رهبری دستوری و نظریهکلاسیک پیروی میکند تاکید بیشتری بر نوآوری و بهتر شدن کیفیت کالاها و خدمات و تناسب بیشتر آنها با نیازهای مصرف کننده و مشتری دارد(محمد زاده ، ۱۳۷۴).
برای نوآوری در سازمان، تنها داشتن مدیر و کارکنان خلاق و نوآور کافی نیست. لابیچ (۱۹۹۶) معتقد است که علاوه بر لزوم وجود مدیر و کارکنان خلاق و نوآور در سازمان، باید ساختار، استراتژی، محیط، فناوری، اندازه و چرخهی حیات سازمان و توان کنترل منابع انسانی آن، ونیز فرهنگ، صاحبان قدرت و سبک رهبریاز نوآوری حمایت کنند. در سازمانهای بسیار نوآور، ساختار سازمانی مشوق نوآوری است. اینگونه سازمانها از ساختاری منعطف برخوردارند( دراکر ، ۱۹۹۲).
بررسیهای انجام شده نشان میدهند که تاکنون کمتر به تأثیر نظریهها و سبکهای رهبری در بروز و توسعه نوآوری آموزشی پرداخته شده است. در حالی که نظریهها و سبکهای گوناگون رهبری ، با توجه به رویکرد و نگرشی که به انسانو افراد سازمان دارند، در رشد خلاقیت و نوآوری یا کاهش آن بسیار مؤثرند. (دراکر، ۱۹۹۵). برای مثال، کارکنان را ابزار تولید دانستن یا سرمایهی اصلی سازمان پنداشتن، نقش متفاوتی در نفی یا ایجاد نوآوری دارد (زاهد، ۱۳۷۳). به عبارتی دیگر، نوع نگاه، برداشت و سبک رهبری مدیر در تعامل با وضعیت های گوناگون کارکنان بر حسب میزان بلوغ سازمانی آنان تأثیر متفاوتی بر هدایت، بروز و توسعه نوآوری های آموزشی و پیشرفت سازمان خواهد داشت.
نقش و جایگاه مدیران مدارس بر فرایندهای مختلف آموزش و تربیتی مدرسه در بهبود کیفیت مدرسه بر کسی پوشیده نیست. مدیران مدارس در واقع مدیر فرایندهای مدرسه هستند و هم جهت کردن همه عوامل و عناصر درسی، آموزشی و تربیتی مدرسه از وظایف ذاتی و سازمانی آنان به شمار می آید. دانش و نگرش ،صلاحیت های حرفه ای مدیران به ویژه روشها و سبک های رهبری آنان در اداره مدرسه و امور کارکنان(معلمان)، آنان را در دستیابی به اهداف تعلیم و تربیت و انجام بهتر وظایف شان از جمله ایجاد و توسعه نوآوری یاری میدهد(تورانی، ۱۳۸۵).
از مشکلات آموزش و پرورش در حوزه برنامه ریزی آموزشی، چگونگی شناسایی سبک های رهبری مدیران مدارس و تاثیر آن بر ایجاد نوآوری آموزشی در معلمان است .
بنابراین شناسایی تاثیر هر یک از سبک های شش گانه رهبری (تحولی، آموزشی، مشارکتی، اغنایی، دستوری و تفویضی)بر بروز نوآوری های آموزشی توسط معلمان از مسائل اصلی این پژوهش است .
بنابراین این سوال مطرح می شود که تاثیر سبک های رهبری مدیران مدارس به ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان چیست و موثرترین سبک کدام است؟
۱-۲.هدفهای تحقیق
هدف کلی:
شناسایی و بررسی تاثیر سبک های رهبری مدیران مدارس ابتدایی به ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان و معرفی موثرترین سبک در این زمینه
اهداف جزئی:
۱-شناسایی تاثیر سبک رهبری تحولی در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی
۲-شناسایی تاثیر سبک رهبری آموزشی در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی
۳- شناسایی تاثیر سبک رهبری تفویضی در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی
۴- شناسایی تاثیر سبک رهبری مشارکتی در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی
۵- شناسایی تاثیر سبک رهبری اقناعی در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی
۶- شناسایی تاثیر سبک رهبری دستوری در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی
۷-شناسایی و معرفی موثرترین سبک رهبری در ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان با تأکید بر نحوه ارتباط، نظارت و راهنمایی و تسهیل فرایندهای آموزشی
۱-۳.اهمیت موضوع تحقیق
فوائد نظری:
۱-پژوهش حاضر می تواند به تقویت ادبیات نظری در مورد تاثیر سبک های رهبری مدیران مدارس ابتدایی به ابداع و کاربرد نوآوری آموزشی معلمان کمک کند.
۲- شناسایی موثرترین سبک در جهت ابداع و نوآوری آموزشی معلمان در شهر قم
اهمیت و ضرورت عملی:
۱-کمک به مدیران در اتخاذ سبک رهبری که مشوق نوآوری آموزشی باشد.
۲-کمک به مدیران در طراحی محیطهای کاری جدید گونهای که محرک نوآوریها و جریان مستمر ارائه فکرهای جدید باشند.
۱-۴.سوالات تحقیق
سوال کلی :
تاثیر هر یک از سبک های رهبری شش گانه مدیران مدارس ابتدایی شهر قم بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان چیست؟
سوالات جزئی:
- تاثیر سبک رهبری تحولی بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
- تاثیر سبک رهبری آموزشی بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
- تاثیر سبک رهبری دستوری بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
- تاثیر سبک رهبری اقنایی بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
- تاثیر سبک رهبری مشارکتی بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
- تاثیر سبک رهبری تفویضی بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی معلمان تا چه اندازه است؟
- موثرترین سبک رهبری در زمینه سازی برای هدایت معلمان بر ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی کدام است؟
۱-۵.تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی
در این مطالعه سبک های رهبری به عنوان متغیرهای مستقل و عملکرد مدیران(زمینه سازی برای ابداع و کاربرد نوآوری های آموزشی) به عنوان متغیروابسته مورد بررسی قرار خواهند گرفت:
تعاریف نظری
رهبری تحولی: برای موقعیتی است که تمرکز اصلی بر تعهدات و استعدادهای کارکنان است،چون سطح بالاتری از تعهد به اهداف سازمانی و استعدادهای بیشتر برای انجام این اهداف باعث تلاش بیشتر و درنتیجه بهره وری بیشتر می شود (بوش تونی ،۲۰۰۳). این سبک بر صفات و ویژگی های خاص رهبر که ناشی از شخصیت کاریزمای او بوده و بر تشویق افراد، ارزش گذاردن به افراد، شنود موثر، مربی و معلم بودن و توانمندسازی دیگران و علی الخصوص به چشم انداز داشتن، اهداف سازمانی، برقرار کردن ارتباط، مدلسازی، اقناع و صداقت تاکید خاص دارد. (استون و دیگران ، ۲۰۰۴)
– رهبری آموزشی: بر اساس تعریف بوش و گلاور(۲۰۰۲) برای موقعیتی است که مدیران از طریق معلمان بر یادگیری دانش آموزان تأثیر می گذارند.تأکید بیشتر بر جهت تأثیر است تا بر خود فرایند اثرگذاری.
– رهبری تفویضی : برای موقعیتی است که سطح آمادگی کارکنان زیاد است و توان تمایل آنهادرحد مطلوب است. در این حالت افراد نیاز ناچیزی به حمایت و هدایت دارند (هرسی و بلانچارد، ۱۹۹۳) . در این سبک کلیه امور آموزشی و فعالیتهای کلاس درس به معلمان واگذار شده است و مدیر به معلمان اطمینان دارد، از این که آنان وظایفشان را به خوبی انجام میدهند و نیازی به مداخله در کار آنان نیست.
– رهبری مشارکتی : برای موقعیتی است که سطح آمادگی کارکنان بالای متوسط است و از توان کافی برای قبول مسؤولیت برخوردار باشند ولی سطح تمایل و اطمینان آنها نسبتاً پایین باشد. در این حالت رهبر بر ارتباطات دو جانبه و همکاری مبتنی بر اعتماد تأکید می کند. در این سبک مدیر معلمان و را در انجام فعالیتهای آموزشی مدرسه دخالت داده و از اندیشهها و نظرات آنان استفاده میکند (همان منبع).
– رهبری اقناعی: برای موقعیتی است که آمادگی کارکنان زیر متوسط و افراد توان قبول مسئولیت ندارند، ولی علاقه مندند و اعتماد به نفس دارند. دراین حالت ضمن صدور دستور، برای آنان توضیح داده می شود و برای حفظ شور و شوق کارکنان از ابزار تشویق استفاده میشود. در این سبک، مدیر مدرسه در انجام فعالیت های آموزشی مدرسه سعی می کند معلمان را نسبت به تصمیماتی که میگیرد قانع کند و سپس با تشویق و استدلال آنان را وادار به کار نماید. (همان منبع).
– رهبری دستوری: برای موقعیتی است که سطح آمادگی کارکنان کم و کارکنان ناتوان و بی تمایل باشند. در این حالت به کارکنان گفته می شود که چه کاری را چگونه انجام دهند. در این سبک، مدیر مدرسه از روش دستوری و امر و نهی کردن معلمان، سعی در انجام فعالیتهای آموزشی مدرسه دارد. البته این امر و نهی خیرخواهانه است. (همان منبع).
– نحوه ارتباط: ناظر بر مناسبات بین شخصی و سازمانی مدیر با معلمان است. تبادل اطلاعات و انتقال معنی، میزان تمرکز در تصمیم گیری ها و کیفیت مداخله در کار معلمان در این مقوله قرار می گیرند.
– نظارت و راهنمایی: ناظر بر این مطلب است که مدیر مدرسه به جای استفاده از کنترل و بازرسی از راهنمایی، نظارت و هدایت استفاده می کند و از این طریق رفتارها و فعالیتهای معلمان را اصلاح می کند و فرایندهای آموزشی را تسهیل می کند.
– تسهیل فرایند های آموزشی: دعوت معلمان به مشارکت، دانش افزانی آنان و فراهم کردن امکانات آموزشی است. مدیر مدرسه معلمان را در فعالیت های آموزش مشارکت میدهد و از نظرات و اندیشههای آنان از تولید یک محصول یا خدمت تا اجرا استفاده می کند. به آموزش مستمر آنان توجه دارد و امکانات آموزشی لازم را در مدرسه فراهم میسازد.
- ۹۹/۰۸/۲۹